ما اعضای انجمن نابینایان ایران بر خود لازم میدانیم تا در روز جهانی ایمنی عصای سفید، موارد ذیل را به مسؤولین و تصمیمسازان کلان کشورمان یادآوری کنیم. باشد که گوش شنوا و وجدان بیداری شنونده صدای ما باشد.
۱- دولت حاضر، با شعار حمایت از اقشار آسیبپذیر بر سر کار آمد؛ بهطوری که رئیس این دولت را همگان با با عنوان «سید محرومان» خطاب قرار میدهند. در طول این سالها اما شاهد انتصاباتی از سوی این دولت بودهایم که هر روز بر میزان شگفتیمان از جنس افرادی که در رأس امور مربوط به افراد دارای معلولیت به کار گمارده میشوند، افزوده میشود. از دولت محترم به جد میخواهیم بر انتصابات بیضابطه پایان دهد و با انتخاب افراد اصلح، مهر پایان بر یکی از بزرگترین نگرانیهای ما جامعه افراد دارای معلولیت بزند. همچنین شایسته است با حمایت مالی از نهادهای مرتبط، زمینه اجرای طرحها و قوانین بر زمین مانده را فراهم آورد.
۲- با وجود تمامی نقدهای اساسی که بر قانون جامع حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت وارد است، اما به هر روی تنها سند محکمهپسندی که معلولین در حال حاضر در اختیار دارند، همین مجموعه قوانین است. بخشهای متعددی از این مجموعه قوانین در حال حاضر کانلمیکن باقی مانده است. بخشهایی که با اجرای آنها گشایشهای قابل توجهی در زمینه مسکن و معیشت افراد دارای معلولیت حاصل خواهد شد. از همین رو، ضمن سپاسگزاری از تهیهکنندگان این قانون، از دولت محترم میخواهیم نسبت به اجرای بدون تنازل و بی قید و شرط قانون جامع حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت، اهتمام لازم را مبذول دارد.
۳- افراد آسیبدیده بینایی بعد از ورود به دانشگاه، با چالشهای فراوان دست به گریبانند. چالشهایی که تا پیش از ورود به دانشگاه، سازمان آموزش و پرورش استثنایی متولی رفع آنها بوده است. در زمان گذران تحصیلات تکمیلی اما هیچ نهادی مسؤولیتی در جهت حمایت از دانشجویان نابینا و کمبینا بر عهده خود نمیبیند. بنابر این، لازم است با تشکیل یک جایگاه مشخص در وزارت علوم، زمینه رفع چالشهای اساسی دانشجویان با آسیب بینایی فراهم آید.
۴- وضعیت خدمات حمایتی و تخصصی که سازمان آموزش و پرورش استثنایی در اختیار دانشآموزان نابینا و کمبینا و خانوادههای آنها قرار میدهد، حتی در مقایسه با سالهای جنگ تحمیلی هم افت قابل ملاحظهای را به خود میبیند. نتایج نه چندان قابل قبولی که دانشآموزان با آسیب بینایی امسال در کنکورهای سراسری به دست آوردهاند، خود گویای این افت شدید است. لازم است با ورود دولت به موضوع چرایی این افت دهشتناک، شرایطی فراهم آید تا دوباره همچون گذشته، دانشآموزان نابینا و کمبینا، در رقابتهای گوناگون علمی، فرهنگی و ورزشی که در سطوح کشوری و بینالمللی برگزار میشود، حضوری درخور داشته باشند.
۵- بیش از چهار دهه از تأسیس سازمان بهزیستی میگذرد اما این سازمان، هنوز نتوانسته رضایت نسبی را در هیچ یک از گروههای مورد حمایت خویش ایجاد کند. خرد جمعی بر این باور است که صرفنظر از انتصابات بیضابطه و مشکلات مالی، آنچه منجر به عدم توانایی بهزیستی در راضی نگه داشتن جامعه هدف میشود، دایره گسترده مسؤولیتهایی است که بر عهده این سازمان گذاشته شده است. چندین گروه به طور همزمان زیر چتر حمایتی این سازمان قرار میگیرند. بهزیستی به واقع نه از لحاظ منابع مالی و نه منابع انسانی، توانایی خدمترسانی به تمامی این گروهها را ندارد. همین امر نیز منجر به اتخاذ رویکردهای صرفاً عوامفریبانه، غیر تخصصی و غیر علمی در این سازمان میشود. بر همین اساس، شایسته است چارت سازمانی در بهزیستی بهگونهای اصلاح شود که اجحافی در حق هیچ یک از گروههای مورد حمایت این سازمان صورت نگیرد.
۶- از اسفند ۹۹ که شبکه ملی نابینایان ایران (شمنا) تأسیس شده، جامعه افراد با آسیب بینایی هیچ بروندادی از این شبکه ملاحظه نکرده است. در حال حاضر با استعفای چهار نفر از اعضای هیئت مدیره شبکه ملی، این شبکه حتی فاقد وجاهت قانونی برای تشکیل جلسات و تصمیمگیریها است. فقدان یک شبکه ملی قانونی در بزنگاههای گوناگون، آسیبهای قابل توجهی را بر منافع جامعه افراد با آسیب بینایی وارد میکند. لازم است در سریعترین زمان ممکن، این خلأ برطرف شود و نسبت به تعیین تکلیف شبکه ملی نابینایان ایران، اقدامات مقتضی صورت گیرد.
با توجه به التهاباتی که زیر پوست جامعه در جریان است و کوچکترین جرقههای نارضایتی به چالشهای بزرگ برای اداره کنندگان کشور تبدیل و زمینهساز سواستفاده بدخواهان میشود؛، امیدواریم گوش شنوایی باشد تا دغدغههای جامعه نابینایان را بشنود و هرچه زودتر بار سنگین نگرانی این قشر در زمینههای اشتغال، بهداشت و درمان، مسکن، تجهیزات کمکتوانبخشی و معیشت را از روی دوش افراد با آسیب بینایی بردارد..
من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم / تو خواه از سخنم پند گیر خواه ملال
آخرین دیدگاه ها