زهرا همت: روانشناس و آموزگار آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران
ببر اساس مقالهای از لئو برت اگستاد از دانشگاه علوم و فنآوری نروژ
روانشناسان معتقدند زمانی که فردی در زمینههای فعالیتش، خود را موفق میبیند و به آنچه مورد انتظارش است دست پیدا میکند، احساس مثبتی نسبت به خود مییابد و میتوان گفت که عزت نفس[1] او بالا میرود. عزت نفس یا احترام به نفس، باور و اعتقادی است که هر فرد درباره ارزش و اهمیت خودش دارد.
عزت نفس ممکن است نقش بسیار مهمی در تمام جنبههای رشد کودکان داشته باشد. عزت نفس برآورد احساسی هر شخص از خودش و احساس غرور هر فرد از تواناییها و ویژگیهای خودش است و ارتباط نزدیکی با خودآگاهی افراد دارد. در واقع عزت نفس، نوعی قضاوت درمورد خویشتن است. عزت نفس هر فرد به سازگاری روانی، کیفیت زندگی، رفتار انطباقی، ارتباط با دوستان، انگیزش، عملکرد تحصیلی و شغلی و موفقیت در زندگی، وابسته است.
سازگاری با آثار اجتماعی آسیب بینایی، نیازمند این است که فرد آسیبدیده، با ضروریات زندگی به خوبی سازگار شود تا خودپنداره[2] مثبتی در فرد شکل بگیرد. خودپنداره یا خودانگاره، تمام درک و احساسی است که هر فرد از خویش دارد. برای کمک به رشد بهتر کودکان آسیبدیده بینایی و تسهیل جامعهپذیری این کودکان، لازم است چالشهایی که این کودکان، در مسیر رشد با آنها مواجه میشوند را بهتر بشناسیم. کودکان آسیبدیده بینایی به دلیل مواجهه با همین چالشها و دشواری سازگاری با شرایط ایجاد شده ناشی از آسیب بینایی، عزت نفس پایینتری در مقایسه با همسالان فاقد آسیب بینایی خود دارند. از طرفی افراد بینا، دشواری بسیاری در شناخت کمبینایی دارند و نابینایی را بسیار بهتر از کمبینایی درک میکنند و این چالشی است که کودکان و نوجوانان کمبینا با آن دستبهگریباناند و در شناساندن خود و توضیح ویژگیهایشان به همسالان و بزرگسالان بینا، دچار مشکلند و این موضوع، مستقیماً بر عزت نفس آنان تأثیر منفی میگذارد.
علاوه بر این، کشورهای گوناگون، نظامهای آموزشی، اجتماعی و حمایت مالی متفاوتی برای افراد آسیبدیده بینایی دارند و این تفاوتها میتواند بر عزت نفس کودکان آسیبدیده بینایی و خودپنداره این افراد از نظر جسمی، اخلاقی و اجتماعی تأثیر بگذارد.
با افزایش سن، کودکان بیشتر تمایل به برقراری ارتباط و وقتگذرانی با همسالان، به جای پدر و مادر و خواهر و برادرها پیدا میکنند و این تمایل به آنها انگیزه میدهد تا با انجام فعالیتهای مختلف و تجربه چیزهای تازه، استقلال را تمرین کنند. به جهت محدودیتهای کارکردی به ویژه تحرک و جهتیابی، کودکان آسیبدیده بینایی در مقایسه با همسالانشان با استرس بیشتری در زندگی شخصی و اجتماعی خود مواجه میشوند. همچنین توانایی محدود آنها در درک زبان بدن، ممکن است واکنشهای آنان را در موقعیتهای اجتماعی گوناگون تحت تأثیر قرار دهد و ممکن است که آنها به علت مشکل در یادگیری برخی موارد که بیشتر از طریق مشاهده صورت میگیرد در مقایسه با همسالانشان به بلوغ اجتماعی کافی نرسند.
عزت نفس و بهزیستی روانی و اجتماعی کودکان، حیطههای بسیار مهمی هستند که باید در کودکانی که برای سازگاری با شرایط زندگی با مشکل مواجه هستند به دقت پایش شود. پژوهشگران معتقدند تمامی جنبههای فعالیتهای روزمره، انگیزش و رفتار کودکان، تحت تأثیر عزت نفس آنان قرار دارد. علاوه بر این، خودپنداره و بازخورد افراد مهم زندگی هر کودک، شاخصهایی هستند که بالا یا پایین بودن عزت نفس این کودکان را تعیین میکنند.
با توجه به نتایج گوناگون پژوهشهای روانشناسان در زمینه خودپنداره و عزت نفس افراد آسیبدیده بینایی، مرور نظاممند مطالعات منتشر شده سودمند به نظر میرسد. نویسنده برای بررسی این موضوع، در میان مقالات منتشر شده در زمینه عزتنفس و خودپنداره در افراد نابینا و کمبینا به جستجو پرداخته و با جدا کردن مطالعاتی که بر روی افراد در سنین مدرسه انجام شده، پایگاه داده جامعی را ایجاد کرده است و به این دلیل که برخی از کودکان آسیبدیده بینایی در مقایسه با همسالان بینا مدرسه را چند سال دیرتر به پایان میرسانند، سن گروه مورد مطالعه ۵ تا ۲۵ سال در نظر گرفته شده است. در ادامه مطالعاتی که به بررسی موضوع در کودکان دارای چند آسیب پرداختهاند و همچنین پژوهشهایی که ارتباط یک متغیر، مثل فعالیت اجتماعی را با آسیب بینایی بررسی کردهاند از پایگاه داده کنار گذاشته شدهاند و در نهایت، ۲۶ پژوهش انجام شده در فاصله سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۴ بررسی شدند.
پنج مورد از پژوهشهای بررسی شده در این مطالعه، نشان دادند که کودکان و جوانان آسیبدیده بینایی در مقایسه با همسالان فاقد آسیب بینایی، نمره خودپنداره و عزت نفس پایینتری کسب کردهاند. از طرف دیگر، هفت پژوهش، چنین تفاوتی را نشان ندادند. یکی از پژوهشها نیز نشان داد نمره عزت نفس نوجوانان آسیبدیده بینایی، اندکی بالاتر از نوجوانان فاقد آسیب بینایی است. یکی از پژوهشها نیز نشان داد که کودکان آسیبدیده بینایی در مقایسه با همسالان بینا احساس خودارزشمندی بالاتری دارند. پژوهش دیگری هم نشان داد که در دانشآموزان دوره متوسطه، بین عزت نفس افراد آسیبدیده بینایی، شنوایی، جسمی و حرکتی با همسالان فاقد آسیب، تفاوتی وجود ندارد.
از مجموع ۲۶ پژوهش بررسی شده، ۲ پژوهش نشان دادند که دختران آسیبدیده بینایی نمره عزت نفس و خودپنداره بالاتری از پسران دارند. یک مطالعه نیز نشان داد که دختران کمبینا در مقایسه با پسران کمبینا، در خرده مقیاس ظاهر جسمانی، نمره بالاتری کسب کردند ولی در خردهمقیاس روابط اجتماعی نمره پایینتری را در خودپنداره داشتند. از سوی دیگر، نتایج یک پژوهش نشان داد که دختران کمبینا در مقیاس احساس کفایت و شایستگی، نمرات کمتری از پسران کمبینا کسب نمودند. پس از یک هفته آموزش، نمرات دختران در این محور، اندکی افزایش یافت ولی باز هم پایینتر از نمرات پسرها بود. این نتایج نشاندهنده سبکهای مقابلهای متفاوت دختران و پسران است.
دو مطالعه، نشان داد که شدت آسیب بینایی بر عزت نفس مؤثر نیست. در مقابل، چهار پژوهش نشان دادند که شدت آسیب بینایی بر عزت نفس مؤثر است و آسیب شدیدتر با عزت نفس پایینتر همراه است. در پنج پژوهش، اینطور مشاهده شد که افراد آسیبدیده ژنتیکی در مقایسه با آسیبدیدگان پس از تولد، عزت نفس پایینتری دارند؛ در حالی که یکی از پژوهشها به نتیجهای کاملاً متضاد رسیده است. پژوهشی نیز نشان داد که نوجوانان کمبینا در مقایسه با همسالان نابینا، خودپنداره ضعیفتری دارند.
مطالعات نشان دادند که شیوه فرزندپروری و طبقه اجتماعی والدین بر عزت نفس کودکان آسیبدیده بینایی مؤثر است ولی نوع مدرسه از جهت دولتی یا غیردولتی بودن، بر عزت نفس هیچگونه اثری ندارد.
همچنین پژوهشها نشان دادند که ارتباط با همسالان و حمایت اجتماعی، بر نمره عزت نفس نوجوانان آسیبدیده بینایی مؤثر است و به ویژه در دختران نوجوان، کلاسهای با سبک یادگیری گروهی و مشارکتی، موجب افزایش نمره خودپنداره و عزت نفس میشوند.
با توجه به اهداف و طرحهای متفاوت پژوهشها، گروههای نمونه و فرهنگهای گوناگون، ابزارها و روشهای اندازهگیری متفاوت، نتایج حاصل از پژوهشهای بررسی شده، متفاوت و گاه ضد و نقیض به نظر میرسند. با وجود این که ارتباط دوستانه، رفت و آمد مستقل، حمایت اجتماعی و سبک فرزندپروری والدین بر ارتقای خودپنداره و عزت نفس افراد آسیبدیده بینایی مؤثر بود ولی دختران در مقایسه با پسران، عزت نفس پایینتری داشتند. کودکان آسیبدیده بینایی نسبت به همسالان فاقد آسیب بینایی، از فرصت دوستیابی کمتری برخوردار بودند و این مورد، گاه موجب انزوای اجتماعی شده بود. حمایت اجتماعی، به ویژه از جانب دوستان و همسالان، ممکن است بر ارتقای عزت نفس و خودپنداره آسیبدیدگان بینایی مؤثر باشد. پژوهشگران معتقدند رشد عزت نفس کودکان آسیبدیده بینایی در محیطی میسر میشود که این افراد بتوانند در آن آزادانه و بدون خطر به کاوشگری بپردازند. اعتماد به نفس و باور به تواناییها نیز بر عزت نفس افراد مؤثر است و کودکان آسیبدیده بینایی باید اوقات فراغت را بیشتر با همسالانشان بگذرانند و از این طریق مهارتهایشان را تقویت کنند. در بعضی کشورها، کودکان آسیبدیده بینایی میتوانند در مدارس ویژه این کودکان تحصیل کنند ولی در برخی کشورها، مدارس خاص افراد آسیبدیده بینایی وجود ندارد و این کودکان، تنها میتوانند در مدارس عادی و در کنار کودکان فاقد آسیب درس بخوانند. پیشتر گفتیم نتایج یک پژوهش نشان داد عزت نفس نوجوانان آسیبدیده بینایی، بالاتر از نوجوانان فاقد آسیب است. میتوان نتیجه این پژوهش را اینگونه توجیه کرد که از ۳۱۶ شرکتکننده در پژوهش، ۱۹۸ نفر آسیبدیده بینایی بودند که در مدارس ویژه مشغول به تحصیل بودند و از آنجا که نوجوانان در این مدارس خاص، امکان دوستیابی بیشتری دارند، در نتیجه عزت نفس آنان نیز بالاتر است. برخی پژوهشها نشان دادند، والدین و معلمان، نقش مهمی در رشد هویت، قضاوت اخلاقی، روابط اجتماعی و رفتار کودکان دارند که همگی بر عزت نفس مؤثرند. در نتیجه میتوان گفت والدین و معلمان کودکان و نوجوانان آسیبدیده بینایی، با مطالعه و رفتار صحیح، نقش بسیار مهمی را در شکلگیری و رشد خودپنداره و عزت نفس این افراد ایفا خواهند کرد.
[1]Self-esteem
[2] Self-concept