دیر زمانی میشود که از کمپانی کهنهکار عرضهکننده محصولات فناورانه ویژه نابینایان خبری نگرفتهایم. مقصود، شرکت «فْریدِم سایِنتیفیک» [1] است که ۳۵ سال پیش «تِد هِنتِر» [2]و «بیل جویس» [3]راهاندازیاش کردند و سالیان درازی است که با انبوهی از نرمافزار و سختافزار، راه ورود نابینایان به دنیای کار و فناوری را هموار کرده است. سری به پادکست «افاسکَست» [4]میزنیم تا ببینیم در این کمپانی قدیمی و نامآشنا چه میگذرد.
نگاهی به تازههای جاوز ۲۰۲۲ و آشنایی با یوتوبر نابینا
الآن که مشغول مطالعه این نوشته هستید احتمالاً چند روزی میشود که نسخه آزمایشی صفحهخوان جاوز ۲۰۲۲ در اختیار علاقمندان قرار گرفته است. اما این که این نسخه بتا دقیقاً چه فرقی با نسخه پیشین خود دارد، موضوعی است که «گْلِن گوردون»، [5] میزبان «افاسکست» به آن پرداخته است. او در اپیزود مربوط به ماه اوت این پادکست از «اریک دِیمِری»، [6] مدیر بخش نرمافزار فریدم ساینتیفیک دعوت کرده تا درباره تغییرات نسخه جدید جاوز صحبت کند.
اریک توضیح میدهد که علت مهمترین تغییری که در نسخه آتی جاوز صورت گرفته، شرایط حال حاضر دنیا و موضوع همهگیری کرونا است. کرونا و دورکاری باعث شده بسیاری از جلسات در بستر زوم و اسکایپ و موارد دیگری از این دست برگزار شود و حضور در این جلسات آن هم به شکلی که همزمان جاوز و شرکت کنندگان توی گوش کاربر حرف میزنند، کار را برای نابینایان دشوار کرده است. جاوز در نسخه جدیدش شاهد ابتکار جالبی بوده و آن هم این که وقتی کاربر از هدفون استفاده میکند، میتواند با فشردن چند کلید، صداها را بین دو گوش هدفون تقسیم کند؛ صدای جاوز را از یک گوش و سایر صداها را از گوش دیگر بشنود. به این ترتیب شما میتواند صدای جلسه و جاوز را از هم سوا کنید تا فهم هیچ کدام دچار اختلال نشود. اگر با من در نسخه صوتی پیشخان همراه شوید میتوانید نمونهای از تفکیک صداها را هم بشنوید.
««کُری جکْسُن»، [7] دیگر مهمان آخرین شماره افاسکست است. او که در حال حاضر در بخش پشتیبانی فریدم ساینتیفیک مشغول به کار است، نه بهخاطر شغلش، که برای معرفی فعالیتهایش در شبکههای اجتماعی به این پادکست دعوت شده است. کُری چند وقتی است که یک کانال در یوتوب تأسیس کرده تا سایرین را با کیفیت زندگی نابینایی آشنا کند. او در کانال «زندگی نابینایی با کُری جکْسُن»، میکوشد با انتشار ویدئوهای کوتاه، نابینایی را برای مخاطبان بینا عادیسازی کند. فعالیتهای او به یوتوب خلاصه نمیشود و او در شبکه اجتماعی تیکتاک هم صفحه پر مخاطبی را اداره میکند. در نسخه صوتی پیشخان، او ما را به یک همبرگر ذغالی مهمان خواهد کرد.
از جوان نابینای عاشق چالش تا پیرمردهایی که کاشت حلزون کردهاند
پادکست هفتگی «آیْز آن ساکْسِس»، [8] در طول یک ماه گذشته یکی دو اپیزود جذاب را منتشر کرده است. آخرین این اپیزودها به هفته اول سپتامبر برمیگردد؛ جایی که دو نابینای سن و سالدار، میهمان پیت و نانسی شده بودند. از آنجا که ماه سپتامبر در آمریکا ماه آگاهیبخشی درباره ناشنوایی است، میزبانهای این پادکست موضوعی مرتبط با سوژه شنوایی را برگزیده بودند. «جیم اسنوبرگر» [9]و «گْرِگ گْرین» [10]دو نابینایی هستند که از بد حادثه دچار آسیب شنوایی هم شدهاند. آنها در این اپیزود نیمساعته درباره تجربه انجام عمل کاشت حلزون صحبت میکنند. عملی که به آسیب دیدگان شدید شنوایی کمک میکند دوباره بخشی از شنواییشان را بازیابند. آنها درباره جزئیات عمل به طور مبسوطی توضیح میدهند و همچنین اجزای مختلف حلزونی که در گوششان کار گذشته شده را تشریح میکنند و سعی میکنند توصیفی قابل درک از نوع صدایی که بعد از کاشت میشنوند ارائه کنند. دو مهمان این پادکست توضیح میدهند که عمل کاشت حلزون دو تا چهار ساعت بیشتر طول نمیکشد اما آنچه زمانبر و فرساینده است، بخش توانبخشی و آموزشهای بعد از عمل است که ممکن است ماهها به طول انجامد و لازم است بیمار روزانه چند ساعت را به تمرین اختصاص دهد. سرآخر هم البته قرار نیست صدایی که شنیده میشود از نظر کیفی مشابه صدایی باشد که از گوش سالم دریافت میشود؛ اما به هر حال برای یک نابینا، شنوایی حیاتیترینِ حواس است و کمترین ارتقا و بهبود در این حس میتواند کیفیت زندگی افراد نابینا را به مراتب بهبود بخشد. اگر در شبکههای اجتماعی صفحات نابینایان خارجی را دنبال کنید احتمالاً جیم را با نام «جیم اسنومن» [11]میشناسید؛ نابینای فوقالعاده فعالی که مهندس برق است و حالا که بازنشسته شده، یک رادیو اینترنتی تأسیس کرده و تجربیاتش را با سایر نابینایان به اشتراک میگذارد. او در چهار برنامه به طور مفصل به موضوع کاشت حلزون از دید یک فرد نابینا پرداخته که اگر انگلیسی میدانید میتوانید در این صفحه آن برنامهها را هم پیگیری کنید.
قبل از حضور جهاندیدگان کهنسال در پادسکت آیز آن ساکسس، این پادکست از یک جوان جویای نام میزبانی کرده است. شاید نام «باویا شاه»[12] را در گروههای ایمیلی و شبکههای اجتماعی نابینایان شنیده باشید. زاده بمبئی هند است و ۱۹ سال بیشتر ندارد. به گفته خودش از ۱۱سالگی با رایانه آشنا شده و در ۱۵سالگی هم وبلاگ شخصیاش را راهاندازی کرده است. علت حضور او در این پادکست اما وبلاگش نیست. آنچه باعث شده پیت و نانسی از او دعوت کنند؛ تحصیلش در یکی از معتبرترین دانشگاههای دنیا است. باویا در حال حاضر در رشته علوم اجتماعی در دانشگاه استنفورد آمریکا تحصیل میکند. او برایمان شرح میدهد که چطور به جامعهشناسی علاقمند شده و چه مسیری را از بمبئی تا استنفورد طی کرده است. یکی از جالبترین بخشهای صحبتهای باویا به حضورش در رقابتهای جهانی مناظره مربوط میشود. او شرح میدهد که حضور در این رقابتها چه تأثیری بر شخصیتش گذاشته و چگونه توانسته اعتمادبهنفس لازم برای برداشتن قدمهای بزرگ را به دنبال حضور در این رقابتها بهدست آورد. شاید برایتان جالب باشد که هرساله در یکی از کشورهای دنیا، رقابتی بینالمللی به نام مسابقات جهانی مناظره به زبان انگلیسی برگزار میشود و دانشآموزان کشورهای مختلف به نمایندگی از کشورشان در مقابل هم صفآرایی میکنند و درباره موضوعات گوناگون باهم به مناظره میپردازند. باویا، نماینده کشورش در مسابقاتی بود که در سال ۲۰۱۹ در تایلند برگزار شد. هندوستان توانست در این رقابتها عنوان قهرمانی را به دست آورد. دیگر موضوعی که باویا برای ما شرح میدهد این است که چگونه از دانشش در زمینه رایانه برای آسانتر کردن تحصیل استفاده میکند. پر واضح است که رشتهای مثل جامعهشناسی، نیازمند داشتن تسلط در حوزههایی نظیر ریاضیات و آمار و تحلیل داده است و باویا توضیح میدهد چطور توانسته به کمک رایانه این تسلط را به دست آورد.
گلفبازی بعد از نابینایی
یکی از پادکستهای جذاب مرتبط با نابینایان را «مدرسه هَدلی»[13] تولید میکند؛ پادکستی با حضور یک کارشناس و یک نابینای موفق. در این پادکست کوشش میشود مسیر موفقیت فرد نابینا به تفصیل شرح داده شود. مهمان آخرین شماره از پادکست هدلی، یک گلفباز نابینا است. گلف، جزو رشتههای رسمی برای نابینایان نیست اما با تلاش «چَد نیسمیث» [14] و برخی دیگر از نابینایان علاقمند، اتحادیهای برای گلفبازان نابینا در آمریکا و برخی کشورها تشکیل شده و حتی مسابقات بینالمللی برایش ترتیب داده میشود.
قصه زندگی چَد، پر است از فراز و نشیبهای عجیب و غریب. او تا ۱۴ سالگی یک ورزشکار تمامعیار به حساب میآمده است. از فوتبال گرفته تا بسکتبال و بیسبال، تیمی نبوده که در مدرسه محل تحصیلش تشکیل شود و چد، یک پای ثابت آن نباشد. کمکم اما ورق برای او برمیگردد و کاهش بینایی او را از دنیای ورزش دور میکند. خودش از روزهایی تعریف میکند که نمیدانسته به آرپی مبتلا است و متوجه کاهش دیدش نمیشده است. از آن روزها اینطور تعریف میکند: «در حین بازی برخوردهای سنگین و خطرناکی برایم اتفاق میافتاد. بارها پیش میآمد بازیکن حریف را نبینم و به شدت به هم بخوریم. خیلی وقتها برای دوستانم عجیب بود که چطور من یک توپ را ندیدم یا متوجه حضور بازیکن حریف نشدم.» این اتفاقات ادامه مییابد تا زمانی که برخورد بسیار سهمگینی برایش در زمین فوتبال اتفاق میافتد و او و اطرافیانش را نگران میکند. از ۱۴ تا ۱۸ سالگی، به بدترین سالهای زندگی چد تبدیل میشود. سالهایی که از همه کس دوری میکند و کنج تنهایی، تنها پناهگاه او میشود. به دامان تحصیل پناه میآورد و تا ۲۶ سالگی، یک دکترا و دو فوق لیسانس در رشتههای روانشناسی و تربیت مشاور اخذ میکند. ازدواج میکند و با همسرش که همرشتهاش هم است مشغول به کار میشوند. ماجرای گلفباز شدنش هم خود قصه جالبی دارد که این حکایت و همینطور چیستی گلف نابینایان را به نسخه صوتی پیشخان میسپاریم. افزون بر هر آنچه که در طول این نوشته وعدهاش را دادیم، با نسخه صوتی پیشخان اگر همراه شوید، با یکی دیگر از موسیقیدانهای موفق نابینا آشنا خواهید شد و نمونههایی از آثارش را خواهید شنید. این بار در پیشخان با «مثیو ویتِکِر»، پیانیست جوان نابینای آمریکایی آشنا خواهیم شد. او اخیراً در گفتگو با پادکست «بْلایْندَبیلیتیز»، از انتشار آلبوم تازهاش در بازار موسیقی جَز در آمریکا خبر داده است.
شما میتوانید نسخه صوتی پیشخان را در انتهای همین صفحه به کمک پخشکننده وبسات بشنوید
[1] Freedom Scientific
[2] Ted Henter
[3] Bill Joyce
[4] FSCast
[5] Glen Gordon
[6] Eric Damery
[7] Cory Jackson
[8] Eyes on success
[9] Jim Snowbarger
[10] Greg Green
[11] Jim Snowman
[12] Bhavya Shah
[13] Hadley
[14] Chad NeSmith