زهرا همت: روانشناس و آموزگار آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران
میزان شیوع آسیب بینایی در سراسر جهان بسیار بالاست. حدود دومیلیاردودویستمیلیون نفر در جهان، دچار آسیب بینایی هستند. از این میان، سیوشش میلیون نفر، نابینا و حدود دویستوهفده میلیون نفر، دچار آسیب بینایی متوسط تا شدید هستند. در ایالات متحده امریکا، آسیب بینایی یکی از معلولیتهای شایع سنین پیری محسوب میشود و این آسیب معمولاً نتیجه آبمروارید، آبسیاه و دیابت است .پیشبینی میشود با افزایش متوسط طول عمر، در سی سال آینده، میزان شیوع نابینایی در سراسر دنیا سهبرابر و آسیب بینایی متوسط تا شدید، دوبرابر خواهد بود. با این حساب، مطالعه آثار آسیب بینایی بر سلامت روانی، کیفیت زندگی و بهطور کلی بهزیستی افراد، ضروری است.
آسیب بینایی اغلب با معلولیت شدید همراه است و بار مالی سنگینی را به دنیا تحمیل میکند. (حدوداً سهتریلیون دلار در سراسر جهان) بهعلاوه، نابینایی، با کاهش کیفیت زندگی، افزایش آسیبهای ناخواسته و تنهایی همراه است و افراد آسیبدیده بینایی بیشتر در معرض آسیبهای روانی مانند افسردگی و اضطراب قرار دارند ولی به این علت که آسیب بینایی بهعنوان یک اختلال فیزیکی دستهبندی شده است؛ بیشتر جنبههای روانی آن مغفول مانده است. در این مقاله مروری، به بررسی شیوع، رشد و درمان مشکلات سلامت روان در جمعیت آسیبدیدگان بینایی میپردازیم.
افسردگی در آسیبدیدگان بینایی
برخی پژوهشها نشاندهنده میزان شیوع بالاتر افسردگی در افراد آسیبدیده بینایی در مقایسه با سایر جمعیت هستند. مطالعات بسیاری نشان دادهاند که حدود یکسوم آسیبدیدگان بینایی، نشانگان افسردگی را دارند. در یک مطالعه که در آسیبدیدگان بینایی با شدت ۶۰/۲۰ و شدیدتر انجام شد؛ ۴۵.۲ درصد افراد، نشانگان افسردگی متوسط را گزارش کردند؛ در حالی که این میزان در جمعیت افراد فاقد آسیب بینایی، ۱۶.۶ درصد بود. گزارشهایی نیز وجود دارد؛ مبنی بر این که افرادی که دچار اختلال کارکردی بینایی شدهاند؛ برای مثال: دشواری در مطالعه روزنامه و مواردی از این دست، سطوح بالاتری از نشانگان افسردگی را گزارش کردند و بین ۱۱.۳ تا ۲۰.۸ درصد، افسردگی شدید در گروههای نمونه این مطالعات، مشاهده شده است. در یکی از این مطالعات، بین شدت نشانگان افسردگی و تعداد اختلالات گزارش شده در کارکرد بینایی، ارتباط همبستگی مثبت معنیداری مشاهده شده است. نکته بسیار مهم این است که میزان نشانگان افسردگی در گروههای مختلف افراد آسیبدیده بینایی با بیماریهای چشمی متفاوت، رو به افزایش است. برای مثال: در یک مطالعه مشاهده شد که 26 درصد افراد دچار اختلال رنگدانهای شبکیه، دارای نشانگان حاد افسردگی هستند. پژوهش دیگری نشان داد که افراد آسیبدیده بینایی مبتلا به گلوکوم زاویهباز که میزان بینایی آنها به سرعت کاهش مییابد در مقایسه با مبتلایان همین بیماری که بیناییشان پیوسته و کمکم کاهش مییابد، نشانگان افسردگی شدیدتری تجربه میکنند.
برخی پژوهشها نیز سن شروع آسیب بینایی را از عوامل تعیینکننده شدت نشانگان افسردگی در افراد آسیبدیده بینایی میدانند. برای مثال: پژوهشی که بر روی نوجوانان نابینا انجام شد، نشان داد که میزان افسردگی در نوجوانانی که از بدو تولد نابینا بودند، پایینتر از نوجوانانی بود که نابینا متولد نشده بودند. در حالی که مطالعهای دیگر، نشان داد که میزان افسردگی در نوجوانانی که آسیب بینایی ژنتیکی داشتند با نوجوانان فاقد آسیب بینایی، برابر بود. مطالعه سوم نیز نشاندهنده میزان شیوع حدود ۹ درصدی آسیبهای روانی در نوجوانان نابینا در مقایسه با شیوع ۱۳ درصدی این آسیبها در جمعیت فاقد آسیب بینایی بود. یکی از تحلیلها این است که
علت شیوع پایینتر افسردگی در افرادی که نابینا متولد شده بودند، سازگاری با نابینایی از ابتدای زندگی و عدم نیاز به بازتوانی و یادگیری مجدد مهارتهای زندگی پس از نابینایی است.
اضطراب در افراد آسیبدیده بینایی
مطالعات اندکی به موضوع اضطراب در آسیبدیدگان بینایی پرداختهاند. با این حال، شواهدی مبنی بر افزایش میزان اضطراب در این افراد وجود دارد. برای مثال: پژوهشی در میان ماساژورهای نابینا، نشاندهنده میزان اضطراب بالای آنها در مقایسه با همکاران فاقد آسیب بیناییشان بود. مطالعه یک گروه نمونه از افراد که بهتازگی برای آنها تشخیص گلوکوم داده شده بود، نشان داد که ۳۵ درصد این افراد، استرس، نگرانی و اضطراب را تجربه میکنند. با توجه به این که میزان بینایی این افراد، ۴۰/۲۰ یا بالاتر بود؛ ارتباط بین میزان بینایی و اضطراب، معنیدار نیست. این نتیجه را میتوان اینگونه تحلیل کرد که نگرانی از پیشرفت آسیب و کاهش بینایی و تصور زندگی با نابینایی در آینده، حتی در غیاب نشانگان کاهش بینایی شدید، موجب افزایش اضطراب میشود. در پژوهشی بر روی بیماران گلوکوم زاویهباز، نتایج نشان داد که بیمارانی که کاهش دید خیلی سریع دارند، سطح اضطراب بالاتری را در مقایسه با بیمارانی که روند کاهش دید آهستهتری دارند، تجربه میکنند. این در حالی است که برخی پژوهشها نیز نشاندهنده سطوح برابر اضطراب در افراد آسیبدیده بینایی و گروههای نمونه فاقد آسیب بینایی هستند. بنابراین، برخلاف افسردگی که بیشتر پژوهشها آن را با آسیب بینایی همآیند میدانند؛ بین اضطراب و آسیب بینایی، همبستگی قوی در نظر گرفته نمیشود و احتمالاً عامل آغازگر اضطراب در افراد آسیبدیده بینایی، چیزی جز خود آسیب بینایی است.
آسیب بینایی مرتبط با سن و سلامت روانی
کاهش بینایی، بسیار با افزایش سن مرتبط است و میزان شیوع آسیب بینایی و نابینایی در دهههای بالاتر از ۴۰ سال بهشدت افزایش مییابد. تباهی لکه زرد، اولین دلیل نابینایی در سنین پیری است که در سال ۲۰۲۰ تقریباً صدونودوشش میلیون نفر را در سراسر جهان، درگیر کرده است و معمولاً عینک و جراحی نیز نمیتوانند کمک درخوری به این افراد بکنند و این گروه، درصد بالایی از جامعه افراد آسیبدیده بینایی هستند.
مطالعات بر روی سالمندان آسیبدیده بینایی، بیشتر بر افسردگی تمرکز دارند و این مطالعات نشاندهنده شیوع افسردگی به میزان ۸.۵ درصد در این افراد در مقایسه با ۱ تا ۱.۵ درصد همسالان فاقد آسیب بینایی است. مطالعه سالمندان آسیبدیده بینایی که دچار نشانگان افسردگی بودند؛ نشان داد که مواردی همچون مصرف سیگار بیشتر، چاقی، کمتحرکی جسمانی و خودارزیابی پایین از سلامت روانی، در این افراد رایجتر است. بههرحال، حتی پس از کنترل متغیرهای اجتماعی، اقتصادی و عوامل مرتبط جمعیتشناختی، باز هم آسیب بینایی، یکی از عوامل پیشبینیکننده افسردگی در سالمندان شناخته شد. در مطالعه بیماران تباهی لکه زرد، میزان شیوع افسردگی متوسط و شدید، بین ۱۱ تا ۴۳ درصد بود که بسیار بالاتر از سایر آسیبهای بینایی است. برخی از پژوهشها و نه تمام آنها، نشان دادهاند که حدود ۳۰ درصد از بیماران تباهی لکه زرد، در روزهای ابتدایی پس از تشخیص بیماری، دچار نشانگان افسردگی میشوند و وخامت نشانگان، با شدت آسیب بینایی و میزان کاهش دید، همبستگی دارد. بنابراین، افسردگی یکی از مسائل مهم سالمندان آسیبدیده بینایی، بهویژه در بیماران تباهی لکه زرد است.
اضطراب نیز یکی از موارد شایع در سالمندان آسیبدیده بینایی است. شیوع اضطراب در سالمندان آسیبدیده بینایی، بین ۸.۷ تا ۱۵.۶ درصد و در سالمندان فاقد آسیب بینایی، بین ۷.۵ تا ۸.۶ درصد برآورد شده است. سالمندان آسیبدیده بینایی در مقایسه با سالمندان دچار دیابت یا مشکلات قلبی و عروقی نیز، میزان افسردگی بیشتری نشان دادند. میزان اضطراب در بیماران تباهی لکه زرد نیز بین ۹.۶ تا ۳۰ درصد برآورد شده است. این در حالی است که برخی مطالعات نیز پس از کنترل متغیرهای مداخلهگر، به این نتیجه رسیدهاند که بین میزان اضطراب سالمندان آسیبدیده بینایی و سالمندان فاقد آسیب بینایی، تفاوت معنیداری وجود ندارد.
برخی مطالعات نیز نشان دادهاند که بین میزان آسیب بینایی و شدت اضطراب، همبستگی ضعیفتری در مقایسه با افسردگی وجود دارد اما با توجه به میزان نسبتاً بالای شیوع اضطراب در سالمندان آسیبدیده بینایی، حتماً باید مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.
سایر مشکلات روانشناختی
تفکر خودکُشیگرا نیز از مواردی است که در سالمندان آسیبدیده بینایی مشاهده شده و باید مورد مطالعه قرار گیرد. یک مطالعه نشان داد که میزان تفکر و تلاش برای خودکُشی در سالمندان، با میزان بینایی باقیمانده آنان مرتبط است و پس از کنترل متغیرهای اجتماعی و اقتصادی، مشخص شد که سالمندان با بینایی کمتر، ۲ تا ۳ برابر بیشتر از سالمندان با بینایی بهتر، تفکر و اقدام به خودکُشی دارند. این در حالی است که برخی پژوهشها نیز نشاندهنده عدم تفاوت میزان خودکُشی در سالمندان آسیبدیده بینایی و سالمندان فاقد این آسیب هستند و مطالعاتی نیز این افزایش خطر را فقط در مردان آسیبدیده بینایی گزارش کردهاند. در مجموع، بیشتر پژوهشگران بر این باورند که آسیب بینایی در کنار سایر مسائل مرتبط با کیفیت زندگی و سلامت، ممکن است موجب افزایش تفکر خودکُشیگرا و نه خودکُشی موفق در سالمندان آسیبدیده بینایی شود.
نکته جالب توجه، وجود توهمات دیداری در سالمندان آسیبدیده بینایی است. بین ۴۱ تا ۵۹ درصد این افراد، دچار توهمات دیداری ساده مانند نور رنگی یا چراغ چشمکزن هستند ولی توهمات پیچیده مانند تصویر اشخاص و اشیاء، در ۵ تا ۱۷ درصد این افراد، گزارش شده است. حدود یکچهارم بیماران در اثر این توهمات، دچار خشم، اضطراب و پارانوئید خفیف میشوند. افسردگی، انزوای اجتماعی و آسیب شناختی نیز در تعدادی از بیماران گزارش شده است.
بهطور کلی باید گفت که متخصصین سلامت باید نسبت به این علائم و مشکلات همآیند با آسیب بینایی آگاه و حساس باشند تا بتوانند اقدامات مراقبتی و درمانی صحیحی را بهکار بگیرند.
ملاحظات اجتماعی-اقتصادی و جمعیتشناختی
سطح پایین اقتصادی و اجتماعی یکی از عوامل مخاطره مرتبط با آسیب بینایی است. مطالعات نشان میدهند که شیوع آسیب بینایی در سطوح پایین اجتماعی و اقتصادی و در کشورهای کمتر توسعه یافته، بالاتر است.علاوه بر این، برخی پژوهشها نشاندهنده ارتباط بین میزان تحصیلات و آسیب بینایی هستند؛ بهاین صورت که در گروههای نمونه با تحصیلات پایینتر، شیوع آسیب بینایی بیشتر است. بهعلاوه، طبقه اجتماعی نیز با آسیب بینایی مرتبط است. مطابق بررسیهای انجام شده در کشورهای توسعهیافته و کشورهای در حال توسعه، خطر آسیب بینایی در طبقات پایینتر اجتماعی و اقتصادی، بیشتر است. در زمینهیابی که به مدت سه سال در ایالات متحده بر روی هفتادهزار نفر انجام شد؛ حتی پس از کنترل عوامل مداخلهگر مانند: بیماریهای پرمخاطره از جمله دیابت، رفتار پرخطر از جمله مصرف سیگار، دسترسی به خدمات درمانی مناسب و … میزان شیوع آسیب بینایی در سطوح پایینتر اجتماعی-اقتصادی، بیشتر گزارش شد.
یکی دیگر از عوامل مرتبط با آسیب بینایی، جنسیت است. برخی مطالعات نشان دادهاند که شیوع آسیب بینایی در زنان سالمند، ۱.۳ برابر مردان است. پژوهشگران اینگونه توضیح میدهند که متوسط طول عمر زنها بیشتر از مردان است و آسیب بینایی با سن ارتباط دارد و در گروههای مسنتر، بیشتر شایع است و پس از کنترل عامل سن، مشخص میشود که شیوع آسیب بینایی در زنان و مردان برابر است.
در شماره بعدی مانا به ارزیابی سلامت روان و اقدامات مراقبتی و درمانی افراد آسیبدیده بینایی میپردازیم.