فاطمه جوادیان: کارشناس نابینایان آموزش و پرورش استثنایی گیلان
همراهان عزیز! از آنجا که گروهی از مخاطبان نشریه مانا والدین، مربیان، آموزگاران و سایر دست اندر کاران امور مربوط به کودکان نابینا و کم بینا هستند، بر آن شدیم تا طبق وعده شماره پیشین، کمی در باره تحصیل دانشآموزان در مدارس خاص و غیر خاص نکاتی را ارائه کنیم.
شایان ذکر است افرادی که میزان بینایی اصلاح شده آنها بین بیست هفتادم تا بیست دویستم است، آسیب دیده بیناییی خفیف تا متوسط یا همان کم بینا، و افرادی که سطح بینایی آنها کمتر از بیست دویستم است، آسیب دیده بینایی شدید تا عمیق یا همان نابینا محسوب میشوند. آموزش خط بریل برای گروه دوم الزامی است.
در ابتدا به سراغ دو تن از والدین میرویم تا تجربه ثبت نام فرزند خود را با ما به اشتراک بگذارند. در نهایت، توضیحاتی را از دکتر اشرف کریمی، آموزگار بازنشسته آموزش و پرورش استثنایی و مدرس دانشگاه، در خصوص مدارس خاص و مدارس غیر خاص میخوانیم.
بزرگ مهر در پایه پنجم درس میخواند. از مادرش میپرسم: «شما برای ثبت نام فرزندتان چقدر حق انتخاب داشتید؟ آیا از انتخاب خود راضی هستید؟»
او میگوید: «در شهر مشهد چهار مدرسه مخصوص افراد نابینا وجود دارد که دوتای آنها در مقطع ابتدایی ویژه پسران و ویژه دختران، دو تای دیگر هم در مقطع متوسطه اول و دوم ویژه دختران و ویژه پسران هستند. بنابرین، فقط یک مدرسه استثنایی وجود داشت که میتوانستم فرزندم را در آن ثبت نام کنم. می دانید که آموزش خط بریل در مقطع ابتدایی اهمیت بسیاری دارد. از طرفی امکانات مربوط به آموزش نابینایان در مدارس ویژه متمرکز شده است. همچنین، معلمان این مدارس دارای تخصص لازم جهت آموزش به افراد نابینا هستند که اطلاعاتشان به طور مرتب بهروزرسانی میشود. مدیر مدرسه نابینایان در انتخاب مدرسه مرا راهنمایی کردند تا من از دو راه پیش رو یعنی ثبت نام فرزندم در مدارس عادی و استثنایی، مدرسه استثنایی را انتخاب کنم. چرا که در این مدرسه تعداد دانش آموزان در کلاس کم است و دانش آموزان خط بریل، لوح حساب و مفاهیم مربوط به دروس گوناگون از جمله درس ریاضی را به صورت حرفهای فرا میگیرند. پسرم را از پنج سالگی به این مدرسه فرستادم. او در آن زمان آموزش بریل، زبان انگلیسی و شطرنج را آغاز کرد.
یکی از امکانات این مدرسه استفاده از طرح بوم است. در این طرح، با موافقت شورای مدرسه، سایر ارگانها میتوانند خدمات خود را به مدارس عرضه نمایند. تهیه کتابهای بریل توسط کانون پرورش فکری کودکان، برگزاری کلاسهای شطرنج توسط ملیحه صفایی نایب قهرمان جهان به اتفاق همکارانشان، برگزاری کلاسهای شنا توسط یکی از برادران جانباز نابینا، برگزاری کلاس صخره نوردی در یکی از مدارس استثنایی از جمله این برنامهها بودند که بچهها به دلیل حضور در یک مدرسه متمرکز در کوتاهترین زمان ممکن از وجود این امکانات مطلع میشوند و قادر به استفاده از این خدمات به صورت تخصصی هستند. در این مدرسه اتاق بینایی سنجی هم وجود دارد که سالانه پرونده دانش آموزان بررسی و وضعیت بینایی آنها که قادر به دیدن هستند، کنترل میشود تا در صورت لزوم در اسرع وقت به پزشک ارجاع داده شوند. »
پارسا در شهر رشت زندگی میکند. مادرش از او خیلی راضی است و او را پسر مهربانی معرفی میکند که دوست دارد به همه کمک کند. او هم در پایه پنجم در یکی از مدارس پذیرا درس میخواند. مدارسی که علاوه بر سایر دانش آموزان پذیرای دانش آموزانی با شرایط خاص مانند آسیب دیده شنوایی، بینایی و جسمی-حرکتی هستند.
از مادرش میخواهم فرایند ثبت نام فرزندش را برایمان تعریف کند.
مادر پارسا میگوید: «در ابتدا فرزندم را در مدرسه استثنایی ثبت نام کردم. اولیای مدرسه بسیار مهربان، دل سوز و آگاه بودند. به تازگی روی چشم پسرم جراحی انجام شده بود و طبق صلاح دید پزشک و معلمش تصمیم بر آن شد که خط بریل را یاد بگیرد. دو سالی که از این ماجرا گذشت به این نتیجه رسیدیم که دید چشمش در حالت پایداری قرار دارد و خواندن و نوشتن به خط عادی برایش مشکلی ایجاد نمیکند. این بود که با راهنمایی مدیر مدرسه استثنایی او را در مدرسه عادی ثبت نام کردیم. همچنین اداره استثنایی را نیز در جریان قرار دادیم تا در صورت لزوم، معلم رابط برای پارسا بفرستند. در حال حاضر فرزندم در کنار تعداد زیادی از هم کلاسیهایش به درس خواندن مشغول است. اولیای مدرسه شرایط او را میدانند و او را همراهی میکنند. به عنوان مثال: در ساعتهای ورزش به او تمرینهای انفرادی میدهند. فرزندم بسیار شاد است و روابط اجتماعی خوبی با مردم دارد. بعد از مدرسه به مغازه پدرش میرود و به او کمک میکند. البته من فکر میکنم یکی از عواملی که سبب شد او قدرت برقراری ارتباط با سایرین را داشته باشد، شرایط و آموزشهایی بود که دو سال اول در مدرسه استثنایی از آن برخوردار شده بود. »
همان طور که ملاحظه میکنید، هردوی این والدین بر اهمیت تخصص همکاران مدارس خاص یا استثنایی در بهبود زندگی کیفی دانش آموزان دارای شرایط ویژه، تأکید دارند.
دکتر اشرف کریمی که با چهل سال سابقه تدریس به کودکان و دانشآموزان نابینا و کم بینا، تألیف و ترجمه، از جمله: کتاب برنامهریزی درسی جهت یابی و حرکت – که اخیراً به همت اداره استثنایی استان گیلان فایل صوتی آن نیز فراهم شده است، – تدریس به همکاران آموزشی در حوزه آسیب بینایی در سطح کشور، و تخصص در آموزش به کودکان نابینا-ناشنوا را در کارنامه خود دارد، دعوت ما را میپذیرد و به سؤالهایمان پاسخ میدهد.
دکتر کریمی درباره انواع مدارس ویژه دانشآموزان نابینا و کمبینا میگوید: «تاریخ آموزش ویژه برای کودکان نابینا و کمبینا، شاهد جاگُماری این دانشآموزان در مدارس خاص شبانهروزی، مدرسههای خاص روزانه، کلاس خاص در مدرسهٔ دولتی و آموزش فراگیر در مدرسههای دولتی بوده است. تقریباً از دو دههٔ پیش با داغ شدن بحث «آموزش فراگیر» در کشورهای پیشرفتهٔ جهان، ایران هم با پیوستن به کنوانسیونی پذیرفت که آموزش فراگیر را برای تمامی دانشآموزان دارای نیازهای ویژه در کشور محقق کند. حاصل این بود که والدین میان تحصیل فرزندانشان در مدرسههای خاص یا مدرسههای دولتی و غیردولتی در محل سکونت قدرت انتخاب پیدا کردند؛ هرچند گروهی از آنان برای این انتخاب دچار تعارض شدند. تعارض این بود که آیا بهتر است تحصیل فرزندان نابینا یا کمبینای آنان در مدارس خاص ادامه پیدا کند یا در مدرسههای دولتی و غیردولتی نزدیک محل سکونتشان؟؟ »
کریمی در راستای حل این تعارض و بهطور کلی پاسخ به دغدغه مخاطبان در خصوص انتخاب مدرسه برای کودکان نابینا اینطور توضیح میدهد: «برای پاسخگویی به این سؤال بهتر است نقاط مثبت و منفی هر یک از این دو امکان را برای دانشآموزان دارای آسیب بینایی به طور مختصر بررسی کنیم.»
الف- مدرسهٔ خاص
نقاط مثبت مدرسه خاص:
۱-در این مدرسه مربیان و آموزگاران متخصصی حضور دارند که با نیازهای این دانش آموزان آشنا هستند.
2. در این مدرسه منابع و مواد آموزشی مورد نیاز در دسترس دانش آموزان و معلمان قرار دارد.
3. دانش آموزان نابینا و کم بینا نسبت به شرایط یکدیگر آگاهی کافی دارند.
نقاط منفی مدرسه خاص:
۱-در این نوع مدارس، در بسیاری موارد، دانش آموزان از شرایط عادی اجتماع دور و بی خبر میمانند.
2. دانش آموزان با هم سالان بینای خود در جامعه بزرگتر مانند مدرسه آشنا نمیشوند و زمان کافی برای تمرین برقراری ارتباط با آنها ندارند.
3. آنها برای ورود به اجتماعی که از خردسالی تا پایان دبیرستان از آن دور بودهاند، با چالش مواجه میشوند.
ب- آموزش فراگیر
نقاط مثبت آموزش فراگیر:
1. دانش آموز آسیب دیده بینایی در این نوع مدارس با هم سالان بینای خود آشنا میشود و به برقراری ارتباط با آنها نیز عادت میکند.
2. دانش آموزان مدرسه عادی نسبت به نیازها و تواناییهای دانش آموزان نابینا و کم بینا شناخت پیدا میکنند که منجر به ایجاد تعاملی بهتر با آنان میشود.
3. در این نوع مدارس، دانش آموز روابط اجتماعی عادی را یاد میگیرد که برای زندگی مستقل او در آینده مفید خواهد بود.
نقاط منفی آموزش فراگیر:
1. منابع و مواد آموزشی لازم، به موقع در دسترس دانش آموز قرار نمیگیرد.
2. آموزگاران مدارس عادی از شیوهها و راهبردهای آموزشی مناسب آگاهی کافی ندارند.
3. در این نوع از آموزش، احتمال در انزوا قرار گرفتن دانشآموز دارای آسیب بینایی وجود دارد.
این آموزگار مجرب درباره زمان مناسب برای ورود دانشآموز با نیازهای خاص به مدارس عادی میگوید: «از لحاظ منطقی و با توجه به تجربههای عملی به نظر میرسد ورود به مدرسهٔ عادی بستگی بسیاری به شرایط هر دانشآموز به لحاظ نیازهای خاص دارد. بدیهی است دانشآموزی که نابینایی کامل دارد لازم است ابتدا در مدرسهٔ خاص آموزش ببیند تا مهارتهای جبرانی لازم از جمله خط بریل و مهارتهای اولیه جهتیابی و حرکت را بیاموزد و سپس وارد مدرسهٔ غیرخاص شود. در حالی که کودک کمبینا میتواند از همان ابتدا تحصیل در مدرسهٔ غیرخاص را شروع کند. نکتهٔ مهم دیگر خدمات پشتیبانی از دانشآموز نابینا و کمبینا در مدرسهٔ غیرخاص است. مهمترین این خدمات وجود معلم رابط است که بسته به نیاز دانشآموز یک یا دو روز در هفته در مدرسهٔ دانشآموز حضور مییابد تا ضمن رفع نیازهای دانشآموز، راهنماییهای لازم را هم به مربیان مدرسه ارائه دهد. در مجموع به نظر میرسد اگر امکان ورود دانشآموز نابینا یا کمبینا به شرایط عادی اجتماع و تحصیل در کنار همسالان بدون آسیب بیناییشان هر چه بیشتر تسهیل شود و هر چه زودتر اتفاق بیفتد در سازگاری بهتر آنان اثربخشی بیشتر دارد.»
در پایان امیدوارم تجربیات والدین دانش آموزان و رهنمودهای دکتر کریمی برای شما خواننده عزیز مورد استفاده باشد. در شمارههای آینده از دوران نوجوانی فرزندان والدین نابینا با شما سخن خواهیم گفت. تا آن زمان، روزهایتان پر از شوق زندگی.