هرساله به مناسبت روز جهانی ایمنی عصای سفید، شعارهایی از سوی سازمان بهزیستی و فعالان جامعه نابینایان انتخاب میشود و دیدارهایی نیز با وزرا و برخی از مسؤولان رده بالای کشور ترتیب داده میشود. هر دو موضوع در سال جاری نیز رقم خورد که دستمایه یادداشت حاضر است.
سال گذشته و به مناسبت روز جهانی ایمنی عصای سفید، نابینایان با معاون اول رئیسجمهور و وزیر اسبق تعاون، کار و رفاه اجتماعی دیدار کردند. فارغ از این که وعده و وعیدهایی که سال گذشته به جامعه نابینایان داده شد تا چه اندازه محقق شده است، امسال نیز جمعی از نابینایان موفق به دیدار با حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژهای رئیس قوهی قضاییه شدند. در این دیدار که روز چهارشنبه 21 مهر برگزار شد، نابینایان به بیان دغدغهها و دیدگاههای خود پرداختند. نکته حائز اهمیت در این بین آن است که هنوز برخی از همنوعانمان متوجه سطح جلسه و شخصی که با آن مقام مسؤول دیدار کردهاند نیستند. بعضاً مطالبی را مطرح میکنند که اساساً هیچ ارتباطی با رئیس یک قوه ندارد یا در جلسه با یک وزیر، به بیان نکاتی میپردازند که در جایگاه آن وزارتخانه و وزیر مربوطه نیست. رعایت نکردن وقت در نظر گرفته شده، یکی دیگر از آسیبهای شایعی است که به کرّات در جلسه با مسؤولان از طرف نابینایان مشاهده میشود. بهتر است عزیزان حاضر از درود فرستادن به روح درگذشتگان و ستایش دست و پای بلورین مسؤولان حاضر خودداری کرده و از تمام زمانی که در اختیارشان قرار گرفته است، به بهترین شکل ممکن استفاده کنند. هر چه که باشد، آنها نماینده جامعه نابینایان در آن جلسه هستند و باید برای تکتکِ دقایق صحبتهایشان برنامهریزی داشته باشند و مستقیم سر اصل مطلب بروند. زیادهگویی هم از حوصله جلساتی در این سطح خارج است و هم به جای آن که توجه مقام مسؤول را در پی داشته باشد، به صورت معکوس عمل میکند. بیان حرفهای تکراری، یکی دیگر از نقدهای وارده به جلسات اینچنینی است و لازمه رفع آن هماهنگی میان نفراتی است که باید در جلسه به نمایندگی از سایرین صحبت کنند. برای مثال در نشست نابینایان با رئیس قوهی قضاییه، یکی از عزیزان بیان میکند: نابینایان در بیرون از منزل امنیت کمتری به نسبت افراد بینا دارند و اگر وسایل شخصی آنها به سرقت برود، نمیتوانند چهره سارق را شناسایی کنند و از مقامات میخواهد که فکری به حال این مشکل کنند. یا عزیز دیگری با اعتمادبهنفس فراوان، از پژوهشی که خودش شخصاً انجام داده یاد میکند و میگوید: با پژوهشهایی که داشتهام، نابینایان وقتی با کامپیوتر یا تلفن همراه کار میکنند، دقت آنها بین 3 تا 5 برابر افزایش مییابد. بدون آنکه اعلام شود این پژوهش با چه جامعه آماری و یا چه روش تحقیقی انجام شده است. بیان صحبتهای بیپایهواساس اینچنینی تنها باعث گمراهی مسؤولان میشود و هیچ کمکی به بهبود کیفیت زندگی نابینایان نمیکند. همین شخص در جلسهای که به مناسبت روز جهانی نابینایان ترتیب داده شده است، از رئیس قوه قضاییه تقاضا میکند برای هر شهر، یک دادگاه با قاضی ناشنوا در نظر گرفته شود. گویی که دعوی حقوقی و قضایی ناشنوایان تنها با افراد با آسیب شنوایی است. عزیز دیگری هم در جلسه با رئیس قوه قضاییه، به داستان پلاک ویژه معلولان اشاره میکند که این مسئله هم مربوط به سازمان بهزیستی و پلیس راهور است. لذا بیان انتظارات نابجا، دستآوردهای ملموس و مشخصی از جلسات اینچنینی نصیب جامعه نابینایان نخواهد کرد. مشابه همین مسائل را در جلسه با دکتر حجت الله عبد الملکی وزیر جدید تعاون، کار و رفاه اجتماعی شاهد بودیم که این نشست نیز روز شنبه 24 مهر در سازمان بهزیستی کشور برگزار شد. دیدار نابینایان با مقامات رده بالای کشور در سالهای اخیر، عمدتاً جنبه نمادین و شعارگونه داشته و خروجی مشخصی از این جلسات حاصل نشده است. بر انجمنهای نابینایی و کمبینایی فرض است بعد از مطرح کردن خواستههای خود در نشستهای اینچنینی، در طول سال مسائل و مشکلات خود را پیرو این جلسات و قولهایی که مسئولان میدهند پیگیری کنند که نه این آیینها جنبه سمبلیک داشته باشند و نه آن وعدهها فراموش شوند.
دنیایی بهتر برای نابینایان با آموزش همگانی، رفع موانع مشارکت و اجرای قوانین، شعار انتخاب شده برای امسال به مناسبت روز جهانی ایمنی عصای سفید بود که از طرف سازمان بهزیستی و کنشگران جامعه نابینایان انتخاب شد. طبق تجربه سنوات گذشته شعارهای 15 اکتبر میلادی مانند شعارهای ابتدای سال شمسی، صرفاً جنبه نمادین دارند و در عمل، قرار نیست کسی به آن پایبند باشد. طنز ماجرا آنجاست که آموزش همگانی که قرار است زمینهساز دنیای بهتر برای نابینایان باشد، از طرف سازمانی به عنوان شعار سال نامگذاری میشود که در سالهای اخیر، خودش کمترین نقش را در این ارتباط ایفا کرده است. سازمان بهزیستی به عنوان اصلیترین متولی امور معلولان باید از طریق رسانهها مروج آموزش همگانی به آحاد مردم باشد که متأسفانه چنین نبوده است. فارغ از محتوا، طراحان لوگوی شعار سال نیز مرتکب اشتباهات فاحشی شدهاند. ظاهراً قرار بوده به مناسبت روز جهانی نابینایان، نقاط عبارت (دنیایی بهتر برای نابینایان) به صورت بریل نیز در لوگو طراحی شود که حروف الف و ی در واژه دنیایی حذف شده و تمامی کلمات، بدون خط فاصله نوشته شده است. شما که ابزارها و برنامهریزی مشخصی برای تحقق دنیایی بهتر برای نابینایان را ندارید، نگارش صحیح بریل شعار سال، یک انتظار حداقلی از سوی معلولان با آسیب بینایی است.
ماجرا تنها در حفظ ظواهر امر خلاصه نمیشود. یکی دیگر از چالشهای جامعه نابینایان و کمبینایان در این روزها، بیان سخنان بیپشتوانهای است که از سوی مسئولان انجام میشود و در پیام ریاست سازمان بهزیستی در سال جاری نیز نمود آشکار داشت. دکتر قبادی دانا، رئیس وقت سازمان بهزیستی کشور در پیامی که به مناسبت روز جهانی ایمنی عصای سفید منتشر کرده، اعلام کرده است: تشکیل «شبکه ملی تشکلهای افراد دارای معلولیت بینایی»، گسترش فعالیتهای دبیرخانه کمیته هماهنگی و نظارت بر اجرای قانون حمایت از حقوق معلولان و رایزنی مستمر با دستگاههای اجرایی به ویژه در رابطه با آموزش، اشتغال و توسعه امکانات رفاهی مورد نیاز نابینایان از دیگر اقدامات سازمان بهزیستی است که در راستای بهبود کیفیت زندگی و استقلال اجتماعی این افراد دنبال میشود. ایشان باید پاسخگو باشد تشکیل شبکه ملی تشکلهای افراد دارای معلولیت بینایی که بیش از هفت ماه است از انتخابات آن میگذرد، چه دستاورد مشخصی را در پی داشته و چگونه باعث استقلال اجتماعی نابینایان و بهبود کیفیت زندگی آنها شده است؟ تا جایی که ما میدانیم در حال حاضر تمرکز مدیران این شبکه، گرفتن پست مشاور نابینایان از این وزیر و آن رئیس قوه است. البته چینش نفرات و صحبتهایی که در جلسه نابینایان با وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی مطرح شد، به خوبی یکی از اهداف اصلی تشکیل این شبکه را نمایان ساخت.
رئیس فعلی سازمان بهزیستی که احتمالاً در هفتههای آتی جای خود را به یک خدمتگزار دیگر خواهد داد، باید پاسخ دهد دبیرخانه کمیته هماهنگی و نظارت بر اجرای قانون حمایت از حقوق معلولان چه اقداماتی را در راستای چارت سازمانی خود انجام داده است. آیا این کمیته تا به حال یک بار با حضور تمام مقامات مسئول تشکیل جلسه داده است؟ لذا دوران بیان سخنان بیپشتوانه به پایان رسیده و جامعه معلولان آنقدر در تنگنا قرار دارد که دیگر سخنان اینچنینی از سوی مسئولان را نمیپذیرد و منتظر اجرای قانون در عمل است. به نظر میرسد اجرای قوانین که یکی از مهمترین آنها قانون جامع حمایت از حقوق معلولان است، لااقل تا بیستوسوم مهرماه 1401 اجرایی نخواهد شد و اساساً با شرایط امروزی جامعه ایران، تحقق شعار سال امکانپذیر نخواهد بود.
ایجاد دنیایی بهتر برای نابینایان، نیازمند پیشنیازها و ابزارهایی است که لا اقل با وجود این مسئولان و آن حضرات، سرابی بیش نخواهد بود و چشمانداز روشنی نیز برای آن دیده نمیشود.
دنیایی بهتر برای نابینایان زمانی محقق میشود که مسئولان این قشر را به عنوان شهروند درجه دو نگاه نکنند، نیازهای اساسی آنها، موانع تردد و بسیاری از مسائل دیگر که ذکر همه آنها از حوصله این یادداشت خارج است را به خوبی شناسایی کنند و در جهت رفع آن، از مدیران متخصص استفاده کنند.
دنیایی بهتر برای نابینایان زمانی میسر میشود که شرایط کلی و عمومی جامعه ایران و ارتباطات جهانی آن رو به بهبود برود. واقعیت آن است که هر وقت دنیایی بهتر برای عموم مردم ایران فراهم شود، معلولان با آسیب بینایی نیز از این قاعده مستثنی نخواهند بود. البته در شرع و قوانین حاکمیتی، مادهها و تبصرهها و به طور کلی ظرفیتهایی نهفته است که چنانچه مدیران دلسوز بخواهند آنها را اجرایی کنند، بهبود کیفیت زندگی معلولان به صورت نسبی علاوه بر آن دنیا، در همین دنیا نیز امکانپذیر است.
به امید آن روز