میرهادی نایینیزاده: دانشجوی دکتری پژوهشهای قرآنی
بازیکن سابق تیم ملی گلبال ایران از سال ۲۰۱۳، حضور در دو دوره مسابقات جهانی، دو دوره مسابقات پارا آسیایی، ۴ دوره قهرمانی آسیا، و ۱ دوره پاراآسیایی، کسب دو مقام قهرمانی پاراآسیایی، ۱ بار قهرمان آسیا در مسابقات پاراپاسیفیک آسیایی و کسب دو بار عنوان نایبقهرمانی آسیا، افتخاراتی هستند که میهمان امروز من در ستون مشاغل به آنها دست یافته است. در این شماره از ستون مشاغل مانا، پای صحبتهای محمد منصوری مینشینیم.
*محمد عزیز! اگر صحبت ابتدایی با خوانندگان و شنوندگان ما داری در خدمتیم.
-من هم به مخاطبین مجله مانا عرض سلام و ادب دارم؛ امیدوارم مسابقات هیجان انگیز المپیک و پارالمپیک را دیده باشید و از افتخارآفرینی ورزشکاران کشورمان، بهویژه کاروان نابینایان و کمبینایان ما لذت کافی را برده باشید.
*اجازه میخواهم از ابتدای کار شما، گفتوگو را آغاز کنم. چه اتفاقی افتاد که شما به سمت ورزش حرفهای گلبال کشیده شدید؟
-میتوانم بگویم ورود من به رشته گلبال خیلی تصادفی اتفاق افتاد. من برای تمرین رشته دو و میدانی به هیئت نابینایان استان تهران مراجعه کردم و بهدلیل نبود فضای تمرینی برای این رشته و وجود سالن تمرین گلبال به این سمت هدایت شدم. البته میتوانم بگویم این تلاقی من و گلبال اتفاق خوبی بود؛ زیرا من با این ورزش از طریق مدرسه آشنا بودم و البته استعداد لازم برای ادامه آن را در خود میدیدم.
*از استعداد گفتی: از نظر تو یک گلبالیست خوب باید دارای چه پارامترهایی باشد که به او با استعداد تلقی شود؟
-اولین پارامتری که میتوان گفت لازمه فعالیت یک گلبالیست ماهر است، داشتن حس شنوایی قوی و تبدیل آن به مهارت در ورزش گلبال است. از سوی دیگر توان بدنی که شامل رفلکس مناسب، سرعت بالا و استقامت لازم نیز از سایر الزامات این ورزش به شمار میآیند. باید اضافه کنم داشتن قد بلند و دست و پای کشیده هم میتواند در پیشرفت ورزشکاران رشته گلبال دارای اهمیت باشد.
*از آنجا که گفتوگوی ما به موارد کاری و حرفه ای این رشته میپردازد، تلاش میکنم چند و چون آن را در نظر بگیرم. از نظر تو نقطه آغاز فعالیت یک گلبالیست باید از چه سنی باشد؟
-از نظر من بهترین زمان ورود به گلبال یا هر رشته ورزشی دیگری، سن پایه، یعنی بین ۱۴ تا ۱۵ سالگی است. در این سن میتوان ذهن و بدن را بهخوبی برای یک رشته مشخص پرورش داد و توقع داشت که افراد بتوانند به یک تصور درست از جایی که در آن قرار دارند برسند. اجازه بدهید در باره پایان حرفه ای این ورزش هم به شما بگویم: کاملا بستگی به ذهنیت و توان بدنی افراد دارد. همین حالا در کشور لیتوانی یک ورزشکار ۴۵ ساله وجود دارد که دارد گلبال را به صورت حرفه ای دنبال میکند و یکی از اعضای اصلی تیم ملی این کشور هم هست؛ بنابراین همه چیز به نوع ورود شما و شناخت تواناییهایی دارد که در شما نهفته است. من همانطور که گفتم این ورزش را از همان سنین پایه آغاز کردم و به همه توصیه میکنم این کار را بکنند.
*به محمد منصوری برمیگردیم. محمد! تو از سنین پایه وارد این رشته شدی و به پیراهن تیم ملی رسیدی. اگر ممکن است درباره طول این فرآیند برای مخاطبین ما صحبت کن. چه قدمهایی برای این کار برداشتی؟ چه اتفاقات مثبتی برای تو افتاد؟
-وقتی من در سنین پایه وارد این رشته شدم، توانستم در مسابقات جوانان کشور بخت خود را برای گلبالیست شدن بیازمایم. در این دوره بود که توانستم پست تخصصی خود را پیدا کنم و در آن تجربه و توان بیشتری کسب کنم. با پایان یافتن دوران مدرسه و ورود به دانشگاه فرصت بیشتری برای من به وجود آمد تا وقت بیشتری برای تمرین گلبال اختصاص دهم. در همین دوره بود که موفق شدم با تیم پرسپلیس تهران، که در آن زمان تیم گلبال داشت، قرارداد امضا کنم و همزمان با این اتفاق به تیم ملی امید نیز دعوت شدم. این دو اتفاق باعث شدند که من توان بیشتری برای پیشرفت در گلبال بگذارنم و با ممارست و تمرین افتخار پوشیدن پیراهن تیم ملی کشورم را به دست بیاورم.
*محمد جان! یک گلبالیست چقدر باید وقت خود را به این رشته اختصاص دهد؟
-این کاملاً به این بستگی دارد که شما چه نگرشی نسبت به گلبال داشته باشید. اگر به این ورزش به چشم یک تفریح سالم نگاه کنید شاید سه جلسه در هفته بتواند برای شما کافی باشد؛ اما اگر به چشم یک ورزشکار حرفهای که قصد رسیدن به مراحل بالا تا حد پوشیدن پیراهن تیم ملی را داشته باشد، این ورزش را دنبال کنید، از نظر من باید مثل یک کارمند که وقت و انرژی خود را برای کار خود میگذارد تمام زمان خود را به آن اختصاص دهید. این نظر من است و احتمال دارد کسانی با من در این باره همسو نباشند؛ اما من بر اساس تجربهای که دارم میگویم نمیتوان یک گلبالیست لااقل نیمهحرفهای بود و به کارهای دیگر هم پرداخت.
*وقتی از دور به رشته گلبال نگاه میکنیم میبینیم دو تیم سهنفره، در دو وقت ۱۲دقیقهای با هم به رقابت میپردازند. از تمرینهای مربوط به این رشته و سختیهای آن برایمان صحبت کن.
-بر اساس آموزشهایی که به ما داده شده است؛ گلبال یک ورزش بیهوازی به حساب میآید که تمام پارامترهای آمادگی جسمانی را باید در بر داشته باشد. ما انواع و اقسام تمرینها را برای رسیدن به این منظور باید انجام دهیم. تمرینهایی برای تقویت چابکی، سرعت و استقامت برای یک گلبالیست لازم هستند. ما باید کار با وزنه را انجام بدهیم، دویدنهای طولانی اینتروال یا متقاطع را تجربه کنیم و بسیاری دیگر از تمرینهایی که برای آمادگی جسمانی لازم هستند از فعالیتهای تمرینی ورزش گلبال نیز محسوب میشوند. برای تقویت شنوایی نیز تمرینات متنوعی انجام میشود که خیلی نمیتوان آنها را توضیح داد. بهعنوان مثال: ضربه زدن در حالات متفاوت صدایی و ایجاد اصوات متفاوت برای دستیابی به تمرکز لازم در شنوایی را میتوان از اقداماتی دانست که معمولاً در سالنهای گلبال به کار برده میشوند.
*در ابتدای صحبت به مدالآوری کاروان ایران در پارالمپیک و قهرمانیهای تیم گلبال اشاره کردی. جایگاه ما در ورزش نابینایان دنیا کجاست؟
-اگر بخواهم از ورزش خودم، گلبال، پاسخ شما را آغاز کنم؛ باید بگویم: ما در جایگاه پنجم گلبال دنیا قرار داریم. فوتبال پنجنفره ما نیز جایگاه مناسبی در دنیا دارد که متأسفانه امسال با وجود داشتن مقام نایبقهرمانی پارالمپیک پیشین و کسب سهمیه در مسابقات آسیایی، نتوانست عازم توکیو شود. در رشته جودو نیز سرمایهگذاری خوبی صورت گرفته است و ثمره آن دو طلایی بود که ما در سنگینوزن پارالمپیک کسب کردیم. همچنین باید به افتخارآفرینی ورزشکاران رشته دو و میدانی کشورمان اشاره کرد که پیامآور شادی برای مردم شدند. بیان این نکته خالی از لطف نیست که این کارنامه درخشان نتیجه حضور فقط ۸ نفر از ورزشکاران نابینا و کمبیناست. تصور میکنم ذکر این مثالها کافی باشد که جایگاه ایران در ورزش نابینایان و کمبینایان دنیا را ترسیم کنم.
*بعد از پرداختن به موارد افتخارآمیز، می خواهم زاویه نگاهمان را به این مقوله کاملاً تغییر دهم و در باره موانع و مشکلاتی که برای ورزشکاران نابینا و کمبینا، در مراحل گوناگون، ممکن است پیش بیاید صحبت کنیم.
*اولین و مهمترین موضوعی که باید به آن اشاره کنم این است که: یک ورزشکار نابینا زمانی مورد حمایت مسئولین قرار میگیرد که بتواند صاحب مدال شود. تا پیش از کسب گردنآویز تمام هزینه های یک ورزشکار، که کم هم نیست، باید بر عهده خود او باشد. من نمیتوانم در باره درستی و نادرستی این نگاه مسئولین اظهار نظر کنم؛ اما باید به وجود این واقعیت اشاره داشته باشم. از طرف دیگر، این به معنی پاک کردن صورتمسئله و کنار گذاشتن ورزش حرفه ای هم نیست. بسیاری از ورزشکاران نابینا توانستهاند با تلاش و پشتکار فراوان خود، نظر حمایتی مسئولین را به خود جلب کنند.
*امکان دارد هزینههای ورزش گلبال را بیشتر تشریح کنی؟
-از آنجا که گلبال ورزش اول نابینایان و کمبینایان است؛ حمایتهایی از قبیل اختصاص کفش و لباس تمرین به بچهها از سوی مسئولین انجام میشود. اما میخواهم به این نکته اشاره کنم که زیرساختهای ورزش برای افراد دارای آسیب بینایی بههیچوجه مناسبسازی نشده است. به عنوان مثال: فقط در استان تهران سالن شهید هرندی است که امکان استفاده برای نابینایان را فراهم آورده است و افراد باید از راههای دور و نزدیک، با صرف انرژی فراوان، خود را به این سالن برسانند تا بتوانند ورزش کنند. این در حالی است که برای سایر افراد امکانات بسیار بیشتری فراهم است و آنها میتوانند در جاهایی بهمراتب نزدیکتر به محل سکونتشان به تمرینهای اختصاصی خود بپردازند.
*اگر فعالیتهای گروهی ورزشی را در نظر نگیریم، چه موانعی وجود دارد که یک نابینا نتواند در یک سالن بدنسازی عادی تمرین کند؟
-اجازه بدهید قبل از پرداختن به این پرسش نکاتی در باب مشکلات گلبال متذکر شوم. گلبال، مانند هر رشته توپی دیگر، ملزوماتی دارد که چنانکه پیشتر اشاره کردم، امکانات آن فقط در نقاط محدودی وجود دارد. در همان نقاط محدود هم مشکلات عدیدهای وجود دارد که میتوان به عنوان مثال کافی نبودن توپ گلبال را مدّ نظر قرار داد. با اینکه فدراسیون تمام تلاش خود را برای وارد کردن توپ بهکار بسته است، اما هنوز مجوز واردات توپ گلبال صادر نشده است.
در پاسخ به سؤال شما میتوانم بگویم: عدم توجه به موارد ایمنی برای نابینایان از مهمترین مشکلاتی است که در سالنهای عمومی به چشم میآید. شما تصور کنید یک فرد دارای آسیب بینایی باید با اشیاء سنگینی مواجه باشد که کف زمین و بدون داشتن هیچ قاعدهای رها شدهاند. او باید از طرفی حواس خود را معطوف به ورزش کند و از سویی حواسش به این باشد که به چیز سنگینی برخورد نکند و آسیب نبیند.
*از جایی که مخاطبین ما در سراسر کشور هستند، لطفا درباره امکانات گلبال در سایر نقاط ایران برایمان صحبت کن.
-باید بگویم: متأسفانه از ۳۱ استان کشور ما شاید فقط در ۱۰ تا ۱۱ استان کشور، امکانات گلبال وجود دارد و در همان استانها سالنهایی که به گلبال اختصاص داده شده اند فاقد امکانات بهداشتی کافی هستند. برخی دروازههای گلبال حتی تور ندارند و به ورزشکاران اجازه تقسیمبندی صحیح زمین گلبال با چسب یا ریسمانهای رایج برای این کار داده نمیشود.
*قدری هم در باره جایگاه و امکانات بانوان گلبالیست کشورمان صحبت کنیم.
-از نظر بسیاری از مربیان گلبال، دختران گلبالیست ما بهدلیل داشتن فیزیک بسیار مناسب، حتی میتوانند جلوتر از آقایان قهرمان جهان یا پارالمپیک باشند؛ اما بهخاطر شرکت کشور اسرائیل در مسابقات جهانی آنها نمیتوانند در این مسابقات حاضر باشند و فقط امکان حضور در مسابقات آسیایی را دارند. از نظر امکانات تبعاً بانوان گلبالیست امکانات کمتری نسبت به آقایان دارند؛ به این کمبود امکانات باید فقر مربی را نیز افزود. مربیان بانوی ما نتوانستهاند حضور فعالی در عرصههای بینالمللی داشته باشند و با وجود اینکه افراد دارای کارت مربیگری کم نیستند، اما خیلی مربیان کارآزمودهای در این رشته وجود ندارد.
*محمد! چقدر حضور در تیم ملی به شایستگی ورزشی افراد و نه مسائل دیگر بستگی دارد؟
-تجربه خود من نشان میدهد این پروسه از مسابقات باشگاهی در سطح استان به مسابقات در سطح کشوری و از آنجا به تیم امید و نهایتاً تیم ملی منتج شده است. به نظر میرسد این فرآیند چند ساله کاملاً بر اساس نوعی شایستهسالاری تنظیم شده است. مطلبی که نباید از نظر دور بماند این است که: اعمال سلیقه ورزشی در هر رشته و نزد هر مربی وجود دارد و آن را نباید حمل بر عدم شایستهسالاری کرد. هر مربی برای خود سبک و سیاقی دارد و برخی بازیکنان در اشل تمرینی او جای خاصی ندارند. این محدود به رشته گلبال نیست و میتواند برای هر رشته دیگری صادق باشد. اما به جرأت میتوانم بگویم: اگر کسی استعداد بالقوهای داشته باشد، مربیان تیم ملی ما از او استقبال میکنند و او را به اردوها فرا میخوانند.
*در بحثهایی که مطرح شد؛ اشاره هایی به بحث درآمد در رشته گلبال داشتی. لطفاً این موضوع را بیشتر برای شنوندگان و مخاطبان ما باز کن.
-باید صریح بگویم: رشته گلبال بههیچوجه مانند رشتههای درآمدزایی مثل فوتبال، والیبال، بسکتبال یا کشتی نیست که بتوان از طریق آنها به درآمد کافی رسید. به جرأت میگویم: هزینههای این رشته بهمراتب برای افراد بیشتر از درآمد آن است و کسی نباید بهمنظور کسب درآمد وارد این رشته بشود. در تیم ملی هم فقط وقتی شما نتیجه مطلوبی در بازیهای آسیایی یا پارالمپیک کسب کرده باشید میتوانید منتظر حقوق قابل توجهی باشید که البته باید بدانید پیش پیش بخشی از آن را نیز هزینه کردهاید. اما با تمام این مسائل به نظر من ورزش کردن میتواند به زندگی روزمره و آینده افراد دارای آسیب بینایی کمک شایان توجهی بکند. حتی ورزش آماتور میتواند افراد را از خانه بیرون بکشد و انزوایی که بیشتر افراد نابینا را دچار میکند از بین ببرند. باید توجه کرد که معلولیت نابینایی باعث برخی معضلات حرکتی و رفتاری میشود که کمترین فایده ورزش برای این افراد، جلوگیری از آنهاست.
*از این که در این گفتوگو کنار ما بودی بی نهایت از تو سپاسگزارم و برایت آرزوی توفیق روز افزون دارم.